جمعه ۳۰ شهريور ۱۴۰۳
ساعت : ۰۷:۰۶
کد خبر: ۷۴۳۸۷
|
تاریخ انتشار: ۲۱ بهمن ۱۳۹۲ - ۱۱:۰۰
در همایش ریحانه انقلاب تشریح شد:

ماجرای شهادت شهید لبافی‌نژاد در زندان ساواک از زبان همسرش

همسر شهید لبافی‌نژاد گفت: جمهوری اسلامی ایران علیرغم همه فشارها و کاستی‌ها به کوری چشم دشمنانش راه خود را خواهد پیمود و این پرچم را به صاحب اصلی خود یعنی امام زمان (عج) خواهد داد
به گزارش شهر به نقل از روابط عمومی موزه هنرهای دینی امام علی(ع)، پروین سلیحی نماینده ادوار مجلس شورای اسلامی و همسر شهید لبافی‌نژاد عصر امروز (شنبه) در همایش ریحانه انقلاب که در موزه هنرهای دینی امام علی (ع) برگزار شد به تشریح خاطرات خود و همسر شهیدش در زندان‌های ساواک پرداخت.

وی تصریح کرد: بنده 16 سال داشتم که با شهید لبافی‌نژاد ازدواج کردم و ایشان همواره به من می‌گفتند که در وضعیتی به سر می‌بریم که شرایط خفقانی دارد و ظلم و استبداد به سرکردگی آمریکا و انگلیس بر مردم ما روا می‌شود.

این نماینده ادوار مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه شهید لبافی‌نژاد پزشک و بورسیه ادامه تحصیل به آمریکا داشت گفت: شهید لبافی‌نژاد برای سفر و یا عدم سفر به آمریکا به حضرت امام (ره) نامه نوشتند و از ایشان کسب تکلیف کردند اما امام طی نامه‌ای به همسرم نوشت که شما مختارید بمانید یا بروید و همسر من نیز ماندن را انتخاب کرد و همواره از خداوند شاکر بود که حضرت امام به وی دستور رفتن را نداد.

سلیحی ادامه داد: در سال 51 که با هم ازدواج کردیم مبارزه مخفیانه شهید لبافی‌نژاد به اوج خود رسید چرا که ساواک ضرب‌المثلی را شایعه کرده بود که « دیوار موش دارد و موش گوش دارد» یعنی آنان همه جا حتی در حریم‌های خصوصی افراد نیز صدای آنها را می‌شنوند به همین منظور اعضای خانواده می‌ترسیدند.

همسر شهید لبافی‌نژاد با تأکید بر اینکه همسرم همواره بر شهید شدن در راه انقلاب اسلامی افتخار می‌کرد، گفت: شهید لبافی‌نژاد می‌گفت که من اگر کشته شوم عده‌ای خواهند پرسید که چرا شهید لبافی‌نژاد کشته شد و همین پرسش سبب آگاه شدن مردم میهنم می‌شود.

سلیحی به عظیمت خود و همسر شهیدش به تبریز در سال 53 اشاره و اظهار کرد: ما در تبریز خانه تیمی داشتیم و زندگی عادی خود را می‌گذراندیم. شهید لبافی‌نژاد نیز در یکی از درمانگاه‌های تبریز مشغول به کار بود که  24 مرداد ماه سال 54 توسط ساواک دستگیر شد.

وی ادامه داد: بنده با شهید لبافی‌نژاد قرار گذاشته بودیم که اگر 5 دقیقه دیرتر از موعد مقرر به خانه بیاید من خانه را ترک و برخی مدارک را منهدم کنم بنابراین 24 مرداد 54 همسر من 10 دقیقه دیر کرد و بنده نیز در خواب دیدم که همسرم را دستگیر کردند بنابراین بلافاصله خانه را ترک کردم و بلیت اتوبوسی تهیه و به راه افتادم.

این نماینده ادوار مجلس شورای اسلامی تصریح کرد: من پس از اینکه خانه تبریز را ترک کردم به خانه خواهر شهید لبافی‌نژاد رفتم اما 10 دقیقه‌ای نگذشته بود که من را دستگیر و به کمیته شهربانی منتقل کردند و شهید لبافی‌نژاد نیز در کمیته دهداری شهربانی زندانی بود.

سلیحی به وضعیت جسمی شهید لبافی‌نژاد در آن دوران اشاره و گفت: وضعیت همسرم به گونه‌ای بود که بدنش را کاملا باندپیچی کرده بودند و تمام استخوان‌های آرنج دستش را از مفصل جدا کرده و باز بر جای خود قرار داده بودند بنابراین وی از لحاظ جسمی خیلی ضعیف شده بود.

وی ادامه داد: همسرم 10 روز قبل از اعدامش درخواست ملاقات با من داد و در آن جلسه به من گفت که من تا 10 روز دیگر به جرم کشتن چند آمریکایی و تیمسار ساواکی اعدام می‌شوم بنابراین بعد از آن ملاقات همسرم درست بعد از 10 روز دیگر اعدام و تیرباران شد.

سلیحی خاطر نشان کرد: من بعد از اعدام همسرم برای خودم در زندان مجلس ختمی گرفتم و در همان حال همسرم را در رویا دیدم که به من می‌گفت من پیروز شدم و من هم با حسرت به او نگاه می‌کردم.

همسر شهید لبافی‌نژاد به ماجرای آزادی خود از زندان ساواک نیز اشاره و اظهار کرد: بنده به دلیل اینکه هنوز 18 سال کامل نداشتم حکم اعدامم به دو سال زندان تقلیل یافت و اینگونه از زندان ساواک آزاد شدم.

وی در پایان با بیان اینکه ایران تنها نقطه‌ای در کره زمین است که هیچ مشابه و همتایی ندارد، گفت: جمهوری اسلامی ایران علیرغم همه فشارها و کاستی‌ها به کوری چشم دشمنانش راه خود را خواهد پیمود و این پرچم را به صاحب اصلی خود یعنی امام زمان (عج) خواهد داد.

نظر شما